فعل کمکی should و would - should گذشته shall وwould گذشته will می باشد.که اکثراً در زمان های آینده در گذشته بکار می روند که بموقع از آنها صحبت خواهد شد
He said that he would come here by noon
او گفت که تا ظهر به اینجا خواهد آمد
I said that I should /would telephone him at 10 o'clock
به او گفتم که ساعت ده به او تلفن خواهم کرد
Would در موارد زیر بکارمی رود:
1. Would در زمان حال نشان دهنده درخواست انجام عملی از مخاطب است. مثال :
Would you show me the way to the station?
2. would عادت را نیز در زمان گذشته نشان می دهد یعنی عیناً نقش used to را در جمله بازی می کند مثال :
He used to get up early when he was ten
He would get up early when he was ten
وقتی ده ساله بود زود ازخواب بلند میشد( عادت داشت زود از خواب برخیزد)
3. Would با فعل like به جای want بکار می رود.و به جمله فرم مؤدبانه می دهد.مثال :
I want to see Mr.pitt
من می خواهم آقای پیت را ببینم (فرم معمولی )
I would like to see Mr.pitt
من می خواهم آقای پیت را ببینم ( فرم مؤدبانه)
Do you want to come with us?
Would you like to come with us?
در حالت سوالی می توان به جای like از care نیز استفاده کرد.مثال:
Would you care to come with us?
Should در موارد زیر بکارمی رود:
الف: در زمان حال یا آینده
1 – در حکم وظیفه you should pay your depts تو باید قرضهایت را بپردازی
2 – در حکم پند و اندرز و نصیحت you should eat more fruit
3 – درموارد فوق می توان از ought to نیز استفاده کرد you ought to pay your depts
ب. برای بیان عملی که در گذشته بایستی انجام میشده : چنانچه بخواهیم از کلمه should در گذشته استفاده نماییم باید حتماً بعد از آن از فرمول (اسم مفعول + have ) استفاده کرد. چنانچه جمله منفی باشد نشان می دهد که عمل انجام شده است ولی اگر جمله مثبت باشد نشان می دهد که عمل انجام نشده است.
به دو جمله زیرتوجه کنید:
You shouldn’t have telephoned her. (But you aid)
شما نمی بایستی به او تلفن می کردید(ولی کردید)
You should have telephoned her. (But you didn’t)
You ought to have telephoned her. (But you didn’t)
شما بایستی به او تلفن می کردید (ولی نکردید)
چون should با ought to یکی است می توان درجملات فوق از ought to نیز استفاده کرد.مثال دیگر:
You ought to have prepared your homework carefully
You should have prepared your homework carefully
بعداز افعالی مانند suggest – propose و (insist (on می توان از فرمول زیر استفاده نمود:
Should +فاعل +that
Tom suggested that I should sell the house
تام پیشنهاد کرد که من منزل را بفروشم
He proposed that we should postpone the trip
او پیشنهاد کرد که مسافرت را بتعویق بیاندازیم
He insisted that Ali should not go till he arrived
او اصرار داشت که تا آمدن او علی برود
بعد از کلمه lest به معنی مبادا از should استفاده می شود.مثال:
His father was terrified lest he should slip on the icy rocks
پدرش می ترسید مبادا اوروی صخره های یخی لیز بخورد
His father was terrified lest he should have slipped on the icy rocks
پدرش می ترسید مبادا او روی صخره های یخی لیز خورده باشد
منتظر نظرات مفید شما هستم
فعلcan – فعلی است ناقص و دارای علامت مصدر یعنی to نبوده و هرگز به صورت استمراری در جمله بکار نمی رود .گذشته این فعل could است ولی اسم مفعول ندارد وبرای ساختن زمان های کامل از اسم مفعول to be able to که معادل can می باشد یعنی had been able to استفاده می گردد.
مثال
I can speak English with her
He could read before he was four
So far I have not been able to solve this problem
تا کنون نتوانسته ام این مشکل را حل کنم
موارد کاربرد can :
1. Permission (اجازه) مثال: ؟Can I come in می توانم داخل بشم ؟
2. Ability (قدرت ) : برای بیان قدرت و توانایی انجام کاری از can و معادل آن یعنی (to be able to ) می توان استفاده نمود و این قدرت و توانایی خود به دو دسته تقسیم می گردد:
الف : قدرت جسمانی (Physical ability )
I can not lift this chair because it is too heavy
ب: قدرت فکری یا مهارت ( Metal Ability )
He can solve your difficulties easily
☯ فعل can بیانگر توانایی حاصل از امکانات نیز می باشد. مثال
Can you com to our house tonight?
You can buy your clothes cheaply in England
☺ عدم توانایی با can not بیان می شود و بجای آن میتوان be not able to یا be unable to استفاده کردمثال:
He is able to agree to your request
He is not able to agree to your request
He is unable to agree to your request
☺در زمان گذشته نیز به جای could می توان از صwas able to یا were able to استفاده کرد .مثال :
He was able to climb the wall
They were able to solve our difficulties
He was not able to climb the wall
殣 بین can و to be able to یک فرق مختصر وجود دارد ؛ چنانچه انجام عملی بوسیله فاعل مقدور باشد ولی فاعل تمایلی به انجام آن عمل نداشته باشد از فرم مثبت to be able to استفاده می گردد و حال آنکه اگر فاعل ذاتاً توانایی انجام عمل را نداشته باشد از فرم منفی could استفاده می گردد.
He was able to finish the book, but he went to bed
He couldn’t finish the book, so he went to bed
تبصره : could در زمان حال در نقش can نیز بکارمی رودو می توان گفت که فرم مؤدبانه آن است
Could you open the window?
涣 بعد از could می توان از ( اسم مفعول +have ) نیز استفاده است و آن زمانی است که شخص می توانسته کاری را انجام دهد ولی به عللی انجام نداده است ↓
He could have brought the goods to us
او می توانست کالاها را برای ما بیاورد ( ولی نیاورد)
فعل may و might : فعل may در معنی ممکن بودن در دو مورد بکار می رود :
1- اجازه = permission
May I come in?
2- امکان =possibility
They may come here next week
I may talk to him tomorrow
تبصره مهم : چنانچه انجام عملی در گذشته امکان داشته باشد در این حالت بعد از may از فرم ماضی نقلی استفاده می شود.
I may have put the keys in the garden
He may have lost his money at school
در حالت فوق می توان به جای may از might نیز استفاده کرد ولی احتمال بسیار بسیار ضعیف می شود.
He might have arrived now
Might گذشته فعل may بوده و اکثراً در جملات نقل قول غیر مستقیم بکارمی رود
He said that he might telephone me later
Might گرچه گذشته فعل may می باشد ولی در زمان حال می توان از آن بجای may استفاده کرد ودر این حالت امکان انجام عملی را بصورت بسیار ضعیف بیان می کند.
به دو جمله زیر که مربوط به یک مسابقه ورزشی است با در نظرگرفتن سن فاعل توجه کنید:
He is twenty five years old and he may win the prize
او بیست و پنج سال دارد و امکان دارد جایزه را ببرد
He is sixty years old and he might win the prize
او شصت سال دارد و امکان دارد جایزه را ببرد ( این امکان خیلی خیلی ضعیف است)
موارد استعمال must :
1- obligation =اجبار: دراین مفهوم معادل آن have to یا have got to می باشد
You must leave now
You have to leave now
You have got to leave now
Must you go now؟
Do you have to go now?
Have you got to go now?
آیا بایستی(مجبور هستید) الان بروید؟
2- necessity = ضرورت
You must work hard if you want to succeed
You must go to a doctor if you don’t feel well
چنانچه در این حالت انجام عملی ضروری نباشدنمی توان از must not استفاده کرد.زیرا must فقط
زمانی با not منفی می گردد که نمایانگر دستور و حکم و تهدید و ممنوعیت از انجام کاری باشد.مثال :
My doctor says I must not eat meat
دکترم می گوید نباید گوشت بخورم ( دستور دارویی)
My doctor says I am not to eat meat
You must not talk to her any more
با او دیگر صحبت نکنید ( تهدید – دستور)
He must not do that again or I will punish him
او نباید آن کار را دوباره انجام دهد و الا او را سخت تنبیه خواهم کرد(تهدید)
Bهمانطور که ملاحظه می فرمایید must زمانی با not منفی می گردد که بیانگر دستور و حکمی باشد در غیر این صورت بجای فرم منفی آن بایستی از need not یا needn,t استفاده نمود.
You needn,t go to a doctor if you feel better
اگر حالتان بهتر است لزومی ندارد به دکتر مراجعه کنید
3- inference = استنباط
Must در مقام استنباط امری بکار می رود مثلاً در اثر مطالعه و یا تماشای تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی شما متوجه شده اید که پاریس شهر زیبایی است با توجه به این امر که خودتان هرگز پاریس را ندیده اید می گویید:
Paris must be a beautiful city
پاریس باید شهر زیبایی باشد(استنباط)
He must be mad
او باید آدم دیوانه ای باشد( استنباط شخصی )
جمله فوق نشان می دهد که از فاعل جمله حتماً اعمالی سرزده که شما درمورد وی چنین استنباطی کرده اید.
توجه : must در حکم استنباط در زمان گذشته نیز بکار می رود در این حالت بایستی بعد از must از فرمول" اسم مفعول + have "استفاده کرد
He must have telephoned yesterday
They must have left the house
با توجه به دو جمله فوق ، فرمول must در زمان گذشته به شرح زیر است .
اسم مفعول +must + have + فاعل
نکته مهم : must گذشته و اسم مفعول ندارد و بجای آن از had to برای ساختن زمان گذشته استفاده می گردد.
He had to leave the house at 8 o'clock
برای سوالی و منفی کردن had to از فعل کمکی did استفاده می گردد.مثال :
did you have to go there؟سوالی
I didn’t have to speak with him. منفی
توجه : برای بیان اجبار درزمان آینده می توان از must با قید زمان آینده و یا از shall have to و will have to استفاده کرد . مثال :
I shall have to study hard tonight
He will have to sell his house
فرق must و have to :
از must زمانی استفاده می کنیم که اجبار از ناحیه خودمان باشد و حال آنکه have to اجباریست که از طرف عوامل خارجی مانند اداره ، ارتش و غیره برای ما به وجود می آید. مثال :
I must polish my boots once a week
من هفته ای یک بار بایستی پوتین هایم را واکس بزنم ( این کاری است که خودم را ملزم به انجام آن می دانم )
If I join the army, I will have to polish my boots every day
اگر به ارتش بروم مجبور خواهم بود هر روز پوتین هایم را واکس بزنم (اجبار از طرف عوامل خارجی )
در جمله اول ضرورت از طرف خود شخص است یعنی واکس زدن پوتین را هفته ای یک بار ضروری می داند و چنانچه واکس هم نزند کسی او را مجبوربه این عمل نخواهد کرد و حال آنکه در جمله دوم مجبور است این کار را انجام دهد زیرا این مقررات ارتش است و باید اجرا کند.
I must go and help my mother because she is dying
مجبور هستم بروم و به مادرم کمک کنم ( اجبار از ناحیه گوینده و یک وظیفه فرزندی )
I have to be at office at 8 o'clock every morning
مجبور هستم هرروز ساعت هشت دراداره باشم ( اجبار از طرف اداره )
☺فرق دیگر mustو have to این است که هنگامیکه must در نقش استنباط بکار می رود ، نمی توان به جای آن از have to استفاده کرد
He must be sleeping now
او الان باید خواب باشد ( چنین استنباط می گردد)
موارد استعمال Need :
Need د رمعنای لازم بودن مورد استفاده قرار می گیرد و همانطوریکه قبلاً اشاره شد به جای فرم منفی must هنگامیکه عدم ضرورت انجام امری د رنظر باشد از needn, t استفاده می شود.مثال :
You must answer in English
You needn, t answer in English
It is not necessary for you to answer in English
فرق must not و need not در دو جمله زیر به خوبی روشن است ؛
You need not light a match, I can see well
لزومی ندارد کبریت روشن کنید ، من می توانم خوب ببینم
You must not light a match; the room is full of gas
نباید کبریت روشن کنید ،اتاق پراز گاز است
Need در زبان انگلیسی دارای دو نقش است:
1- need به عنوان فعل کمکی ( ناقص ): در این حالت فعل need دارای خصوصیات زیر است
1- فعلی که بعد از آن بکار می رود to نمی گیرد
2- برای سوالی کردن مانند can جای آن را با فاعل عوض می کنیم
3- برای منفی کردن فقط کلمه not را بعد از آن بکار می بریم
4- این فعل در سوم شخص مفرد s نمی گیرد
مثال :
لازم است بروید ( مثبت ) you need go - لازم نیست بروید ( منفی ) you need not go
آیا لازم است بروید؟ ( سوالی ) ؟Need you go – او لازم است بیاید ( مثبت سوم شخص مفرد) he need com
2- need به عنوان فعل اصلی : به معنای نیاز داشتن – احتیاج داشتن بکار می رود و کلیه خصوصیات یک فعل اصلی را دارا می باشد و چنانچه بعد از آن فعلی بکار رود حتماً با to می باشد.
I don’t need to speak with him
احتیاجی ندارم که با او صحبت کنم
Do you need any money?
He needs a new car
He doesn’t need a new car
فرم منفی need در زمان گذشته : یکی از مهمترین کاربردهای فعل need بصورت منفی در زمان گذشته است که آن را به دو طریق منفی می کنند و هرکدام با یکدیگر فرق زیادی دارند.
اگرneed به عنوان فعل کمکی در زمان گذشته با کلمه not منفی شود بعد از آن حتماً بایستی از فرم ماضی نقلی استفاده گردد ولی اگر need را در زمان گذشته مانند فعل اصلی منفی کنیم بعد از آن مصدر بکار می رود و معنای دو جمله کاملاً با یکدیگرمتفاوت هستند.مثال:
You need not have gone there last night (But you did)
لزومی نداشت که دیشب به آنجا بروی ( ولی رفتی )
You didn’t need to go there last night (so you didn’t)
لزومی نداشت که دیشب به آنجا بروی (بنابراین نرفتی )
نکته مهم : فرم ماضی نقلی بعد از need not در زمان گذشته نشان دهنده عملی است که فاعل انجام داده ولی لزومی نداشته است.فرم مصدر بعد از didn’t need در گذشته نشان دهنده عملی است که فاعل آن را انجام نداده زیرا لازم نبوده است
مثال دیگر :
I need not have telephoned her
لزومی نداشت که به او تلفن کنم ( ولی تلفن کردم )
I didn’t need to telephone her
لزومی نداشت که به او تلفن کنم ( بنابراین تلفن نکردم )
۱. حرف تعریف نامعین
۲.حرف تعریف معین
۱.a - an نامعین : قبل از اسم مفردی می آید که برای گوینده و شنونده مشخص نیست.
مثال:a book کتابی
an apple سیبی (یک سیب)
نکته1: a و an قبل از اسامی غیرقابل شمارش به کار نمی روند
نکته 2:an قبل از اسمی به کار می رود که اولین حرف آن یکی از حروف صدادار ( u , o, i,e,a) باشد.
مثال: an egg یک تخم مرغ
نکته 3: اگر حرف h در اول کلمه ای خوانده نشود در این صورت از حرف تعریف an استفاده می شود.
مثال: an hour یک ساعت
نکته 4: همچنین قبل از کوته نوشت هایی که با مصوت ( یعنی با تلفظ صدادار ) از حرف تعریف an استفاده می شود.
مثال: an MP یک نماینده مجلس ( تلفظ کلمه = empi)
a قبل از اسمی به کار می رود که اولین حرف آن بی صدا باشد.
مثال: a child بچه ای (یک بچه)
نکته: اگر u و eu صدای یو /:ju/ بدهند قبل از آنها a به کار می رود.
مثال : a university
a European
نکته : اگر اسمی با o شروع شود ولی صدای و /w/ بدهد باز هم از a استفاده می شود.
مثال: a one year old child یک بچه یک ساله
موارد کاربرد a , an
1. برای بیان کلی چیزی از a/an استفاده می شود.
مثال :A baby deer can stand as soon as it is born
بچه آهو درست پس از تولد می تواند سرپا بایستد.
2.برای مطرح کردن چیزی که قبلا در مورد آن صحبت نشده است.
مثال: I saw a snake یک مار دیدم
3.همراه با عبارت های عددی و برای بیان قیمت ، سرعت و نسبت از a و an استفاده می شود.
مثال :
یک دوجین | a dozen |
دو، دوتا | a couple of |
یک صد |
a hundred |
یک سوم | a third |
نیم ، نیمی از | a half |
خیلی ،زیاد،خیلی زیاد | a great deal |
تعداد زیادی،مقدار زیادی | a lot of |
ساعتی پنجاه مایل( پنجاه مایل در ساعت) | fifty miles an hour |
ده دلار در روز | a day $10 |
در این مورد a/an جایگزین per ( در / هر) است. |
۳.با اسامی مشاغل:
مثال: HE is an engineer او مهندس است
۴. هرگاه قبل از اسامی اشخاص ش a و an به کار رود ، نشان می دهد که شخص برای گوینده ناشناس است.
مثال: A Mr.Smith آقایی به نام اسمیت
حرف تعریف معین The
این حرف قبل از هر اسم مفرد، اسم جمع قابل شمارش و غیرقابل شمارش که مشخص باشند، به کار می رود.
موارد استفاده
1. قبل از اسامی که در طبیعت فقط یکی از آنها وجود دارد.
مانند: the earth زمین (کره)
the moon ماه
the sun خورشید
the sky آسمان
2. قبل از اسم شخص یا چیزی که نزد گوینده و شنونده معلوم و مشخص باشد.
could u open the door please؟
در مشخص است
3.هرگاه اسمی قبلا ذکر شده باشد، بار دوم از the استفاده می کنیم.
4.قبل از صفات عالی
The biggest
The most beautiful
5.قبل از وسایل موسیقی
The piano
6.قبل از اسم مفردی که بیانگر طبقه ای از چیزها( اسامی حیوانات،گیاهان،اختراعات و قسمت های بدن) باشد.
The cat is a mammal گربه یک پستاندار است
در واقع با قرار دادن The قبل از اسم مفرد قابل شمارش ،آن را به اسم عام تبدیل می کنیم.
7.قبل از دهه و قرن
The 1800s دهه 1800
The twentieth century قرن بیستم
8.قبل از عبارتهای مربوط به مکان و زمان
The past گذشته
The West غرب
9.قبل از اعداد ترتیبی
The first اولین
قبل از اعداد اصلی به کار نمی رود.
10.قبل از چیزهایی که مفهوم کلی دارند حرف تعریف The به کار نمی رود ولی برای چیزهای جزئی ( جزئی از کل )حرف تعریف The به کار می رود.
مثال: Gold is precious طلا قیمتی است.
The gold in your watch is precious طلایی که در ساعت شماست قیمتی است.
حروف اضافه in و of بعد از اسم، بیانگر حالت جزئی اسم هستند.
11.قبل از کشورها ، ایالات ، شهرها ، دانشگاه ها و مدارس که دارای حرف اضافه
of هستند و قبل از کشورهایی که شکل جمع دارند یا دارای یک صفت هستند
توجه: Great Britain ( بریتانیای کبیر ) مستثنی است و The نمی گیرد.
The state of Florida
The Netherlands
12.قبل از اسامی اقیانوس ها،رودها،دریاها،خلیج ها و اسامی رشته کوه ها ، جزایر و دریاچه ها
توجه: قبل از اسم کوه تنها ، جزیره تنها و دریاچه به صورت مفرد THe به کار نمی رود.
13.قبل از مناطق جغرافیایی
قبل از اسامی قاره ها به کار نمی رود.
اسم مصدر کلمه ایست که ریشه فعلی دارد و با اضافه کردن ing به آخر فعل تشکیل می شود.اسم مصدر کلیه خواص اسم را دارد و در حقیقت یک نوع اسم معنی محسوب می گردد.مثلاً وقتی می گوییم سیگار کشیدن برای بدن شما مضر است کلمه سیگار کشیدن در یک مفهوم کلی بکار رفته و هیچگونه اشاره به کشیدن سیگار در لحظه مخصوص نمی کند. smoking cigarette is harmful to your health سیگار کشیدن برای سلامتی شما مضر است. درجمله فوق کلمه smoking اسم مصدر است که از ریشه فعل smoke گرفته شده و نباید آنرا با وجه وصفی حال عوضی گرفت که عمل سیگار کشیدن بصورت حقیقی و واقعی انجام شود که اکثراً در زمانهای استمراری ما شاهد آن خواهیم بود. مثال: John is smoking a cigarette now جان در حال سیگارکشیدن است
When I entered the room,he was smoking cigarette زمانی که وارد شدم،او داشت سیگار می کشید.
در دو جمله فوق کلمه smoking نشان دهنده انجام یک عمل به صورت واقعی است پس وجه وصفی محسوب می گردد.زیرا هیچگونه اشاره ای به سیگار کشیدن در یک مفهوم کلی نشده است.
موارد کاربرد اسم مصدر
1. بعنوان فاعل جمله
مثال:Reading french is easier than writing it
2. بعنوان مفعول جمله
مثال:I like swimming in the summer
3. بعنوان صفت قبل از اسم
This swimming pool is too deep
این استخر شنا خیلی عمیق است
4. در ممنوعیت هایی که بصورت عبارات کوچک نوشته می شود.
مثال: No smoking اینجا سیگار کشیدن ممنوع است
این جمله در اصل بصورت زیر بوده و به منظور خلاصه نویسی تبدیل به عبارت فوق شده است
smoking is forbidden here
5. بعد از حرف اضافه از اسم مصدر استفاده می گردد.
مثال: He is good at telling lies
او در دروغ گفتن خوب وارد است
Can u touch the floor without bending your knees؟
آیا می توانید بدون خم کردن زانوهایتان کف اتاق را لمس کنید؟
6.بعد از افعالی که دارای حروف اضافه مخصوص به خودشان می باشند.
مثال: He insisted on seeing u او اصرار داشت شما را ببیند
He is interested in fishing او به ماهیگیری علاقه زیادی دارد
He was charged with stealing او متهم به سرقت بود
7.بعد از صفات ملکی یا ضمایر مفعولی
مثال: I cant remember his driving
I cant remember him driving رانندگی او را نمی توانم بخاطر بیاورم
I know that your coming will worry him می دانم که آمدن تو او را نگران خواهد کرد
8.بعد از افعال و عبارات زیراسم مصدر می آید.
دست کشیدن - متوقف کردن | stop |
تمام کردن - به پایان رساندن | finish |
بازداشتن از - ممانعت کردن | prevent |
دوری کردن- دوری جستن | avoid |
ریسک کردن - خود را به مخاطره انداختن | risk |
به تعویق انداختن - به بعد موکول کردن | postpone |
لذت بردن - خوشگذرانی کردن | enjoy |
قدردانی کردن | appreciate |
اهمیت دادن | mind |
بررسی کردن -وارسی کردن | consider |
انکار کردن- تکذیب کردن | deny |
پذیرفتم - قبول کردن | admit |
تنفرداشتن از- متنفربودن از | dislike |
تنفرداشتن از- متنفربودن از | detest |
پیشنهادکردن | suggest |
بخشیدن - عفو کردن | forgive |
مقاومت کردن - ایستادگی کردن | resist |
رنجیدن - دلخورشدن از چیزی | resent |
مستلزم بودن - لازم داشتن - گرفتار کردن | involve |
ترس و بیم داشتن | dread |
تمرین کردن | practice |
پیش بینی کردن | anticipate |
عادت داشتن به انجام کاری | to be used to |
عادت داشتن به انجام کاری | to be accustomed to |
بیم داشتن از- ترسیدن از | to be afraid of |
مشتاقانه انتظار کشیدن | to look forward to |
نتوانستن از انجام کاری خودداری کردن | can not help |
تحمل نکردن - طاقت نداشتن | can not stand |
بی فایده است - فایده ندارد | its no use |
خوب نیست - صحیح نیست | its no good |
ارزش داشتن | to be worth |
سخت مشغول بودن - سخت گرفتار بودن | to be busy |
ترک کردن- ول کردن - رها کردن | to quit |
حوصله انجام کاری را داشتن | feel like |
مثال
1.He stopped reading او ازمطالعه دست کشید
2.We finished writing our homework نوشتن تکلیف را تمام کردیم
3.Who can prevent us from getting married? چه کسی می تواند ما را از ازدواج کردن باز دارد؟
4.You can hardly avoid meeting her شما می توانید ازملاقات با او دوری کنید
5.You shouldn,t risk going out if u have a cold اگر سرما خورده اید نباید ریسک کنید و بیرون بروید
6.Postpone sending an answer to their request پاسخ به درخواست انها را به تعویق بیاندازید
7.I enjoy studying English از مطالعه انگلیسی لذت می برم
8.we will appreciate receiving an answer immediately ما از اینکه پاسخ سریعی دریافت کردیم آنرا قدردانی خواهیم کرد
9.Do umindwaiting a few minutes in the hall? ایا اهمیتی دارد اگر چند دقیقه ای در هال منتظر باشید؟
10.We are considering buying a new house ما مشغول بررسی خرید یک منزل جدید هستیم
11.He denied taking the book او حاشا کرد که کتاب را برداشته است
12.He admitted making a mistake او پذیرفت که اشتباه کرده است
13.I dislike getting up early از زود بیدارشدن بیزارم
14.I detest writing letter از نامه نوشتن بیزارم
15.They suggested waiting till dawn آنها پیشنهاد کردند که تا سپیده دم منتظر بمانند
16.Forgive my interrupting u مرا ببخشید از اینکه صحبت شما را قطع کردم
17.I couldn,t resist buying the car نتوانستم در خرید اتومبیل مقاومت کنم ( یعنی آن را خریدم)
18.Heresentedbeing punished او رنجید از اینکه مورد تنبیه واقع شد
19.Putting in a new window,will involve cutting away part of the wall بکار گذاشتن یک پنجره جدید مستلزم قطع کردن قسمتی از دیوار است
20.She dreads lending money to me اواز اینکه به من پول دهد می ترسد
21.You should practice speaking English شما بایستی صحبت کردن انگلیسی را تمرین کنید
22.He anticipated raining او باران را پیش بینی کرد
23.I am used to getting up early من عادت دارم که زود از خواب برخیزم
24.He is accustomed to smoking 20 cigarettes every day او عادت دارد که روزی 20عدد سیگار بکشد
25.He is afraid of talking to her father او می ترسد با پدرش صحبت کند
26.I am looking forward to seeing you مشتاقانه انتظار دیدن شما را می کشم
27.I can,t help laughing نمی توانم نخندم
28.I can,t stand hearing these words من تحمل شنیدن این حرفها را ندارم
29. It is no use arguing with him صحبت کردن با او بی فایده است
30. It is no good talking to him like this خوب نیست با او این طور صحبت کنید
31.This film is not worth seeing این فیلم ارزش دیدن را ندارد
32.He is busy studying او سخت مشغول مطالعه است
33.I have decided to quit smoking من تصمیم گرفتم سیگار را ترک کنم
34.I don,t feel like working حوصله کار کردن را ندارم
توجه :بعد از فعل go اکثرافعال بصورت اسم مصدر بکار می روند که مهمترین آنها عبارتنداز:
go swimming شنا کردن
go fishing به ماهیگیری رفتن
go shopping به خرید رفتن
go climbing به کوهنوردی رفتن
9.بعد از بعضی افعال علاوه بر اسم مصدر می توان از مصدرنیز استفاده کرد. این افعال عبارتنداز:
افسوس خوردن- پشیمان شدن | regret | شروع کردن | begin |
اجازه دادن | permit | شروع کردن | start |
اجازه دادن | allow | ادامه دادن | continue |
سعی کردن | try | دوست داشتن | like |
قصد داشتن - پیشنهاد کردن | propose | بیزار بودن | hate |
آن احتیاج دارد | it wants | سعی کردن | attempt |
احتیاج دارد | it needs | قصد داشتن | intend |
غفلت کردن | neglect | خیلی علاقه داشتن | love |
دست کشیدن-باز ایستادن | cease | ترجیح دادن | prefer |
بخاطرداشتن - بخاطر آوردن | remember | فراموش کردن | forget |
مصدر کلمه ایست که معنی انجام عملی را به صورت آزاد و کلی بیان می کند و وابسته به هیچکدام از زمان ها نیست.از همین مصدر است که افعال را در زمانهای حال - گذشته و آینده بکار می بریم. در حقیقت می توان گفت که مصدر ریشه فعل یا مادر افعال است.علامت مصدر در زبان فارسی (ت-ن) و (د-ن) می باشد.مانند:رفتن ، آمدن، نوشیدن، خوردن.همانطوریکه در زبان فارسی خود کلمه مصدر (مثل نوشتن ) را در جمله بکار نمی بریم در زبان انگلیسی نیز خود کلمه مصدر یعنی فعل و حرف اضافه to بکار برده نمی شود ، مگر بعد از بعضی از افعال خاص که فقط بعد از آنها از مصدر استفاده می شود.
مثال : I like to drink some cold water دلم می خواهد مقداری آب خنک بنوشم
توجه: اگر فعل like بصورت یک مفهوم کلی و عمومی بکار رود بعد از آن بایستی از اسم مصدر استفاده شود.
مثال: I don,t like smoking cigarette من سیگار کشیدن را دوست ندارم
کاربرد مصدر زبان انگلیسی:
1. بعد از افعال زیرمصدر بکار می رود:
قول دادن | promise |
فراموش کردن | forget |
خواستن | want |
دوست داشتن | like |
سوگند خوردن | swear |
موافقت کردن | agree |
امتناع کردن | refuse |
قصور کردن | fail |
امیدواربودن | hope |
درنگ کردن - تأمل کردن | hesitate |
دوست داشتن | would like |
یادگرفتن - آموختن | learn |
تصمیم داشتن | decide |
تصمیم گرفتن | make a decision |
قصد داشتن | plan |
تصمیم گرفتن | determine |
به عهده گرفتن | under take |
به نظر رسیدن | seem |
اداره کردن- سازمان دادن | manage |
سعی کردن | try |
کوشش کردن | attempt |
توقع و انتظار داشتن | expect |
ترسیدن ( از انجام کاری) | be afraid |
آرزو کردن - آرزو داشتن | wish |
اللّهُلاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَيُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾ هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند، هيچگاه خواب سبك و سنگينياو را فرا نميگيرد، (و لحظهاي از تدبير جهان هستي، غافل نميماند،) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست، كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعت كنندگان، براي آنها كهشايسته شفاعت اند، از مالكيت مطلقه او نميكاهد). آنچه را در پيش روي آنها ( بندگان) و پشت سرشان است ميداند، (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است). و كسي از علم او آگاه نميگردد، جز به مقداريكه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است، و علم و دانش محدود ديگران، پرتوي از علم بيپايان و نامحدود اوست). تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهداري آن دو ( آسمان و زمين)، او راخسته نميكند. بلندي مقام و عظمت، مخصوص اوست.
|
QARIB: allah, there is no god except he, the living, the everlasting. neither dozing, nor sleep overtakes him. to him belongs all that is in the heavens and the earth. who is he that shallintercede with him except by his permission! he knows what will be before their hands and what was behind them, and they do not comprehend anything of his knowledge except what he willed. his seat embraces the heavens and the earth, and the preserving of them does notweary him. he is the high, the great. |
SHAKIR: allah is he besides whom there is no god, the everliving, the self-subsisting by whom all subsist; slumber does not overtake him nor sleep; whatever is in the heavens and whatever is in the earth is his; whois he that can intercede with him but by his permission? he knows what is before them and what is behind them, and they cannot comprehend anything out of his knowledge except what he pleases, his knowledge extends over the heavens and theearth, and the preservation of them both tires him not, and he is the most high, the great |
PICKTHAL: allah! there is no deity save him, the alive, the eternal. neither slumber nor sleep overtaketh him. unto him belongeth whatsoever is in the heavens and whatsoever is in the earth. who is he that intercedethwith him save by his leave? he knoweth that which is in front of them and that which is behind them, while they encompass nothing of his knowledge save what he will. his throne includeth the heavens and the earth, and he is never weary of preserving them. he is the sublime, the tremendous. |
YUSUFALI: allah! there is no god but he,-the living, the self-subsisting, eternal. no slumber can seize him nor sleep. his are all thingsin the heavens and on earth. who is there can intercede in his presence except as he permitteth? he knoweth what (appeareth to his creatures as) before or after or behind them. nor shall they compass aught of his knowledge except as he willeth. his throne doth extend over the heavens and the earth, and he feeleth no fatigue in guarding and preserving them for he is the mosthigh, the supreme in glory |
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُسَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾
در قبول دين، اكراهي نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافي، روشن شده است. بنابراين، كسي كهبه طاغوت (بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمي چنگ زده است، كه گسستن برايآن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
|
QARIB: there is no compulsion in religion. righteousness is now distinct from error. he who disbelieves in the idol and believes inallah has grasped the firmest tie that will never break. allah is hearing, knowing. |
SHAKIR: there is no compulsion in religion;truly the right way has become clearly distinct from error; therefore, whoever disbelieves in the shaitan and believes in allah he indeed has laid hold on thefirmest handle, which shall not break off, and allah is hearing, knowing |
PICKTHAL: there is no compulsion in religion. the right direction is henceforth distinct fromerror. and he who rejecteth false deities and believeth in allah hath grasped a firm handhold which will never break. allah is hearer, knower. |
YUSUFALI: let there be no compulsion in religion: truth stands out clear from error: whoever rejects evil and believes in allah hath grasped the most trustworthy hand-hold, that neverbreaks. and allah heareth and knoweth allthings. |
اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِإِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْفِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵۷﴾
خداوند، ولي و سرپرست كساني است كه ايمان آوردهاند، آنها رااز ظلمتها، به سوي نور بيرون ميبرد. (اما) كساني كه كافر شدند، اولياي آنها طاغوتها هستند، كهآنها را از نور، به سوي ظلمتها بيرون ميبرند، آنها اهل آتش اند و هميشه در آنخواهند ماند.
|
QARIB: allah is the guardian of those whobelieve. he brings them out from darkness into the light. as for those who disbelieve, their guides are idols, they bring them out from the light into darkness. they are the companions of the fire and shall live in it for ever. |
SHAKIR: allah is the guardian of those who believe. he brings them outof the darkness into the light; and (as to) those who disbelieve, their guardians are shaitans who takethem out of the light into the darkness; they are the inmates of the fire, in it they shall abide |
PICKTHAL: allah is the protecting guardian of those who believe. he bringeth them out of darkness into light. as for those who disbelieve, their patrons are false deities. they bring them out of light into darkness. such are rightful owners of the fire. they will abide therein. |
YUSUFALI: allah is the protector of those who have faith: from the depths of darkness he will lead them forth into light. of those who reject faith the patrons are the evil ones: from light they will lead them forth into the depths of darkness. they will be companions of the fire, to dwell therein for ever |
I can see the beauty all around me.
There are those whose world is always dark
خدا را سپاس
من میتونم تمام زیبایی های پیرامونم را ببینم
کسانی هستند که دنیا یشان همیشه تاریک و سیاه هست
I am Thankful...
I can walk.
There are those who have never taken their first step.
خدا را سپاس
من میتونم راه برم ..کسانی هستند که هیچوقت نتونسته اند. حتی یک قدم بردارند
I Am Thankful ...
My heart can be broken.
There are those who are so hardened they cannot be touched
خدا را سپاس
که دل رئوف و شکننده ای دارم
کسانی هستند که این قدر دلشون سنگ شده که هیچ محبت و
احساسی رو درک نمیکنن
I Am Thankful ...
For the opportunity to help others.
There are those who have not been so abundantly blessed as I.
خدا را سپاس
به من این شانس رو دادی که بتونم به دیگران کمک کنم
کسانی هستند که از این نعمت و برکت وافری که به
من داده ای بی بهره اند
I Am Thankful ...
I can work.
There are those who have to depend on others for even their most basic needs
من میتونم کار کنم .کسانی هستند که برای رفع کوچکترین
نیازهای روزمره شون هم به دیگران محتاجند
I Am Thankful ...
I have been loved.
There are those for whom no one has ever cared.
خدا را سپاس
که کسی هست که منو دوست داره
کسانی هستند که بود و نبودشون واسه هیچکس مهم نیست .
TheUSMS population averaged 4.7 (+/- 4.4) hours moderate and 7.1 (+/- 5.5) hours of vigorous activity per week. Furthermore, both males and females had significantly higher scores across all dimensions of quality of life when compared to the general population. Our results reveal that the USMS population is participating above and beyond these ACSM and CDC recommendations for physical activity and that this may be an important factor in the greater overall health status and quality of life that these individuals enjoy. Data which was presented at the 2005 American College of Sports Medicine Conference ( Nashville, Tennessee) and a discussion of our results may be viewed by following this link: Quality of Life, Health and Well Being of Highly Active Individuals.
Our current project ( description in Biological Markers of Aging in Highly Active Adults ) focuses on the relationship between physical activity patterns, health, quality of life and skeletal muscle mass. The maintenance of muscle mass and strength may be a key determinant in an individual’s quality of life as they age. This maintenance may allow for a higher level of physical function leading to potential independence across their lifespan.
Future plans include the monitoring of swim training and other daily physical activity via an accelerometer (click here for a description of the swimming energy expenditure research ) Subjects will wear an accelerometer throughout their daily activity as well as while participating in swimming activities. This will allow for an examination of their daily activity patterns to determine if it is the swim training and/or general activity patterns that lead to a more favorable profile. In other words, does structured exercise lead to an increase in physical activity outside of training sessions when compared to the general population and what impact may this have on health and well-being
The Benefits of Flexibility Training
By increasing this joint range of motion, performance may be enhanced and the risk of injury reduced (3,4). The rationale for this is that a limb can move further before an injury occurs.
Tight neck muscles for example, may restrict how far you can turn your head. If, during a tackle, your head is forced beyond this range of movement it places strain on the neck muscles and tendons.
Ironically, static stretching just prior an event may actually be detrimental to performance and offer no protection from injury (5,6). The emphasis is on "may" however, as a closer examination of the scientific literature shows that effects are often minimal and by no means conclusive.
Muscle tightness, which has been associated with an increased risk of muscle tears (7,8), can be reduced before training or competing with dynamic stretching. For this reason many coaches now favor dynamic stretches over static stretches as part of the warm up.
Competitive sport can have quite an unbalancing effect on the body (9,10). Take racket sports for example. The same arm is used to hit thousands of shots over and over again. One side of the body is placed under different types and levels of stress compared to the other. The same is true for sports like soccer and Australian rules football where one kicking foot usually predominates. A flexibility training program can help to correct these disparities preventing chronic, over-use injury.
Of course, a more flexible athlete is a more mobile athlete. It allows enhanced movement around the court or field with greater ease and dexterity. Some other benefits may include an increase in body awareness and a promotion of relaxation in the muscle groups stretched - both of which may have positive implications for skill acquisition and performance
Sports injuries and rehabilitation, training, and performance.
Here you’ll find expert advice about injuries and rehabilitation, suggested training routines, and recommended performance techniques for all kinds of sports.
To get started, simply choose your sport below and discover ways in which you can improve your sporting injuries, training and performance.
For more expert advice about injuries, treatment and exercises, take a look at our Treatment Room and Exercise Finder.
Football
Football can cause all kinds of injuries, usually because of poor or non-existent training and performance techniques. Understand how football injuries happen and how they can be treated, as well as various techniques for improving training routines and performance levels. Take a look at our recommended products for treating football injuries and complementing fitness workouts.
Rugby
As such a high impact sport, rugby players tend to experience injuries on a regular basis. The rough tackling and handling of the ball, and sudden bursts of sprints can cause a variety of injuries. Take a look at our advice about the common rugby injuries and how you can treat them, as well as some traditional and more unique training and performance techniques.
Cricket
Maintaining high endurance levels and maximising upper body strength is key to improving your fitness and performance levels in cricket. Cricket requires players to endure long periods of rest, so emotional and physical factors are important. Take a look at different cricket injuries, and our recommended traditional and unusual training and performance routines.
Golf
Many people enjoy playing golf as a past time, as well as in more competitive environments. Many golf injuries are caused by poor swing mechanisms, with wrist, shoulders and backs commonly injured. Read our expert advice about how to treat golf injuries, recommended golf training and how to improve your golf performance.
Cycling
Many people enjoy going out for a bike ride, either to maintain fitness or for a bit of fun, but cycling can also cause many injuries. Read our recommended cycling training techniques to increase your fitness levels and reduce the risk of injury, as well as ways to improve your performance.
Tennis
Whether you play tennis for fun or in a more competitive environment, you will probably have experienced a variety of injuries. Take a look at our advice about tennis injuries, treatment and prevention, as well as recommended training performance techniques.
Swimming
Swimming doesn’t carry as high a risk of injury as other sports, such as rugby and football. Ensuring efficient and effective training is important in swimming, as is find ways in which is maximise your fitness and performance levels. Read our advice about swimming injuries, and suggested training and performance methods.
Running
Running is such a popular sport, whether it’s competing or simply going for a leisurely jog, but that also means that injuries are common. Effective training is important in reducing the risk of injury and improving performance techniques can help to make running easier and more enjoyable. Take a look at our running injury, training and performance advice.
Gymnastics: Injury, Prevention, Treatment - A Brief Overview
In every sport--not just gymnastics--there stands the risk of injury, no matter how adept or flexible your gymnast happens to be. The sport requires a lot of psychological and physical preparation, in part because it is extremely rigorous, and in part because it demands a higher level of skill than most other sports. The complexity that routines entail increases the risk of painful injury and fatigue if proper preparations are not taken to ensure all-around safety.
The most common injuries to the body are those to the ankles and feet, the lower back, knees, hands, and wrists. These can be due to overuse or simple stress. The lower body injuries are generally because of unbalanced landings, while the back experiences strain when insufficient stretching has been performed. Scrapes and bruises are to be expected, even if your gymnast is properly attired -- so simply be prepared. Any injury to a gymnast’s body can be detrimental to his or her performance in the future. Stiffness can result from lack of use of a limb or of the back if he or she is put out of the game for too long--that is, if the injury is serious. For the most part, as a parent, you will have to deal with less serious injuries (hopefully), and you will not need to visit the doctor’s office to have them treated.
In any case, the best course of action is indeed prevention. The standard safety measures in any sport are simple and easily implemented, most especially for gymnastics.
First, you will want to make sure that your gymnast wears the proper clothing. If he or she has long hair, tie it back, braid it, or otherwise secure it. Do not allow them to wear clothing that is too loose or baggy and conducive to tripping. Remove all jewelry. Rings, for instance, can be caught on swelling fingers if one is sprained. Earrings can be torn from earlobes or carteliage in a mishap.
Then, make sure that you and your gymnast takes stock of the surroundings. Wires from equipment can trip or cut; running into poles or other gymnasts can be a disaster. To trip on a mat that is higher than the current surface might be painful.
Next, have them warm up. Warmups are vital to any sport, and every gymnast, whether they are a preschooler or a professional, should do them before starting any strenuous activity. This includes jogging, speed walking, and stretching -- anything to get the blood moving and the heart pumping. Believe it or not, a good stretch decreases the risk of a strained or pulled muscle, and it actually feels good. If you’re training with your young gymnast at home or otherwise on your own time, it’s advisable to be a good role model and join them in their warm-ups. Turn on some music and move too. It’s a triple plus: you’ll be showing her or him how to properly warm up, that you are interested in what they are doing, and you will be getting your heart rate going strong too.
When your gymnast is out on the floor, make sure that he or she takes breaks for water frequently. Hydration is key to good health. If he or she is sweating profusely, dehydration is possible, and that too can be a disaster waiting in the wings.
Beyond all of the hazards of gymnastics, there is treatment for any injuries received. Of course, if your gymnast is injured severely, a doctor visit might be the best idea -- or even the emergency room. However, that is simply common sense. On the other hand, if your child is not injured severely, you may wish to take care of him or her yourself.
But whatever you decide to do, please understand I am not a doctor and you should always consult your family doctor if you have any problems or concerns.
For sprains, strains, bumps and bruises, you should use ice for the first twenty four hours. Ice cubes in a plastic bag with a facecloth or a hand towel wrapped around the bag itself is sufficient if you do not have a medical ice pack. Never place ice directly against skin - and never ice for more than twenty to thirty minutes at a time.
Three or four times in the first day after the injury should be sufficient. After that, gentle heat compresses will help to relax any muscle spasms or pain that isn’t taken care of with some kind of pain reliever (consult a doctor before giving your gymnast ANY medication).
Hopefully, you’ll never have to deal with injuries -- but remember, prevention is better than anything else. Keep this in mind and be safe.
.: Weblog Themes By Pichak :.